به احترام بهار
جهان به زمزمه برخاسته ست:
درخت، دریا، دشت
پرنده، باران، سنگ
تو نیز
در این طراوت جاری
برای پر زدن از خود، دلی مهیا کن!
1544
0
1
خبر دارم که در فردای فرداها
بهار ِ بهترینی هست.
دری را میگشایی:
پشت آن، درهای دیگر هم
خبر دارم
گشوده میشود آن آخرین در هم.
بهاری پشت آن در
لحظهها را میشمارد باز
و هر قفلی
کلیدی تازه دارد باز.
من از دیروزهایِ رفته دانستم
که در امروز ِ ما تقدیر ِ فردا آفرینی هست
خبر دارم
بهار بهترینی هست!
9179
2
3.37
ای حس و حال نو
با من قدم بزن
در ذهن کوچکم
این کهنه های تازه نما را
به هم بزن
2717
1
4.5
باد
با خود میبرد، ما را
ناگهان
ما را به خود میآورد
باران
2152
0
5
خدایا! دلم را
به آغاز سرسبزیِ خاک
به آغاز یک فصلِ نو باز گردان
خدایا!
مرا با بهاری دگرگونه آغاز گردان!
3534
1
3
هیچ لبخندی نیست
که به یک ذهـنیت ساده
مسـیرش برسد
پُشت هر بارانی
مـِه سنگــــینی هست.
2069
0
وقتی که نیستی
حس میکنم که پنجره، دیوارِ دیگری است
حس میکنم که مزﮤ باران، عوض شده ست.
3157
0
3.5
خبر اینکه: لبریز بارانم امروز
خبر اینکه: دلتنگِ دلتنگِ دلتنگ
خبر اینکه: ... باید بیایی!
3288
0
3
حواست به لبخند غمگین من نیست
و باران
برایِ خودش کوچهها را...
2961
0
2
همین بارانِ آهسته
همین نجوایِ گنجشکان
همین عطری که میآید ؛
نگاه توست.
2511
0
1
هر که باران باشد
روی چشم همه ی پنجره ها جا دارد.
2878
0
3.2
آفتابی بفرست
برفگیر است دلم.
1997
0
یک جهان حرف دارد
یک جهان حرف
رد پای تو
در برف...
5365
0
2.75
به نگاه تو
سلام
و به زیبایی تو
صبح بخیر!
1718
0
4
نیمه شب
پیراهنت را خواب میدیدم
صبح، بوی ماه میآمد.
2411
0
4.33
هر شب ـ شبیه ماه
در خواب من
چراغ تو تا صبح روشن است.
2616
0
4.5
آفتاب
در کف پیادهرو
خواب رفته است
ماه
سکهای است توی کاسهاش.
1772
0
همه پنجرهها دلتنگند
ماه میخواهم و تصنیف قشنگی که تویی.
2814
0
1
در سکوت تو
ابر می شوم
در صدای تو
آفتاب...
2813
0
3.75
خبر اینکه: لبریز بارانم امروز
خبر اینکه: دلتنگِ دلتنگِ دلتنگ
خبر اینکه: ... باید بیایی!
2542
0
5
کاش پُل نبود
عابران
بیشتر کنار آب
عاشقان
زودتر میان رود...
1596
0
3
و عشق، راه شگفتی است
به ناشناسترین قلّه میبرد ما را
و ابر میشوی و بی حساب می باری...
1816
0
5
چه تنهایی ِ ناگواری
که ماهی که من میشناسم
در این کوچهها رفت و آمد ندارد.
2630
0
5
از مسیر تشنگی
زودتر به آب میرسی
از مسیر عشق
زودتر به اهتزاز روح...
1953
0
3
گل می شکفد دم به دم از خاک به پایت
همْ ریشه ی باران و بهار است صدایت
گل کاشتی و لاله نشاندی و گذشتی
پیداست بر این دامن صحرا رد پایت
از نسل کدامین شب مطبوع بهاری است
آن گیسوی آشفته ی در باد رهایت؟
با آتشم آمیخت نگاهی که تو کردی
بر خرمن من شعله چکید از مژه هایت
بر چهره بخوان شرح مرا قطره به قطره
اشکم همه را ترجمه کرده است برایت
امشب غزلم را صله ی چشم تو کردم
ای شعرترین شعرترین شعر فدایت
در هر غزلم با تو طلوعی است دوباره
هان تا غزل بعد سپردم به خدایت
3129
0
3.09
عطرِ بارانی
که در باغ گلوی توست
تيغها را خسته خواهد کرد.
2971
0
3.6
صدايت بوی باران بود
در پژواک رعد و برق؛
کتاب آب، مشحون از حضور توست.
2737
0
2.5
ابرها دارند
از زيارتنامهخواني تو ميآيند
با دلي روشن...
2974
0
3
پير شد در حسرت لبهاي تو
باران
آب را سبك جديد تشنگي
ديوانه خواهد كرد.
2385
0
3.5
باران
دنبال بویِ ماه میگردد
هر شب درين گودال.
2184
0
ابر ای ابر!
که بر تربت آن سبزترین می گذری
آب یادت نرود...
2760
0
3
روبرويم: دو فنجان قهوه
سرنوشت مرا پيش بينیِ تلخی است؛
آه ای چشمهايت!
1581
0
خوشا غیر عادیترین شوق
خوشا بی شباهتترین عشق
خوشا من
خوشا تو !
3133
0
3.17
و به باران نتوان گفت نبار
1780
1
5
خداوندا
برای عشقهای خسته، قدری روح
برای عزمهای مانده، قدری راه...
1299
0
2.2
برای پرسش چشمان ما، پاسخ
برای خواهش دستان ما، باران
1390
0
...برای پرسش چشمان ما، پاسخ
برای خواهش دستان ما، باران...
2676
0
3.5
خداوندا
برای شانههای خسته، قدری عشق
برای گامهای مانده در تردید، قدری عزم
1577
0
1
خداوندا
برای شانههای خسته، قدری عشق
برای گامهای مانده در تردید، قدری عزم
برای زخمها، مرهم
برای اخمها، لبخند
برای پرسش چشمان ما، پاسخ
برای خواهش دستان ما، باران
برای واژهها، گرما
برای خوابها، رؤیا
برای این همه سرگشتگی، ایمان
برای این همه بیگانگی، الفت
برای بستگی، آغاز
برای خستگی، آغوش
برای ظلمت جان، روشناییهای پی در پی
برای حیرت دل، آشناییهای پر معنا
خداوندا
برای عشقهای خسته، قدری روح
برای عزمهای مانده، قدری راه...
1192
0
3.5
یک ماهی کوچک تقلا می کند در تور
نه قایقی پیداست
نه مرد ماهیگیر.
غوغای مرغان می رسد از دور
2096
0
2.23
از کویر آمده ام
چشمم از خاطره ی ریگ پر است
ابر من باش و دلم را بتکان
1647
0
ماه از اوج خودش
روبه تاریکی من می تابد
پلکم از خواب زمین گرم تر است
کفتری نیست دراین چاه که نیست
1400
0
تقویم ما، تمام ورقهایش
تعطیل هم که باشد
هر روز ذهن من
در دفتر حضور شما تیک میخورد.
1624
0
2
برای نگاه تو برنامه دارم
تو باران بیاور
من آغوش صحرا.
2230
0
2.48
آفتاب
در کف پیادهرو
خواب رفته است
ماه
سکهای است توی کاسهاش.
1775
0
خانههای نیمساز
شهر را
خسته میکنند
عشقهای ناتمام
روح را.
1586
0
تا سر کوی شما را بلدند
عاشقان را چه غم از نفی بلد؟
2530
0
2.14
از سایه هاتان
باغی شکفته است
آه ای پرنده ها!
2059
0
1
یک ماهی کوچک تقلا می کند در تور
نه قایقی پیداست
نه مرد ماهیگیر.
غوغای مرغان می رسد از دور
2020
0
یک جهان حرف دارد
یک جهان حرف.
ردپای تو در برف.
2137
1
2.04
باران رسید و
پنجره ام را قشنگ کرد
2118
0
3
2144
0
3.5
زیبا نگاه کن
تا هر چه هست
در نظرت دیدنی شود
2224
0
2.26
در این صبح برفی
دلت را به آیینه بسپار
مرا هم دعا کن
1832
0
تا پنجره باز است
تا فرصت پرواز مهیاست؛
ای دوست!
بیا تا پر و بالی بگشاییم
1982
0
تا پنجره باز است
تا فرصت پرواز مهیاست؛
ای دوست!
بیا تا پر و بالی بگشاییم
1727
0
2
ای راوی سرگشتگی من!
من تا ته این قصه
به دنبال تو هستم
1546
0
در همهمه ی این همه دل های مهیب
عشق تو غنیمت است...
1459
0
سلام یعنی عشق
هزار بار سلام
1533
0
ماه پشت کاج ها در فکر تنهاییش بود
من به فکر تو.
1307
0
ماه از اوج خودش
روبه تاریکی من می تابد
پلکم از خواب زمین گرم تر است
کفتری نیست دراین چاه که نیست
1565
0
از خاطرات وازده ی تقویم
یک برگ کنده می شود و
کهنه می شویم
1596
0
4.2
روزمرّگی
به خوابهای من نفوذ کرده است
خواب تازهای به چشمهای من ببخش
چشم تازهای به خوابهای من.
1805
0